بهتر است برای دستیابی به یک جلوه مطلوب و مقبول بصری برخی اصول و قواعد ترکیببندی یا سامان بندی طرح گرافیکی فراگیریم. در این بخش با عوامل و عناصر بصری و نیز نحوه انتظام بخشیدن آنها در یک اثر واحد و منسجم بصری آشنا خواهیم شد. بدیهی است نکاتی که در این بخش مورد بحث قرار گرفتهاند، وحی منزل نیستند و صرفا راهنما و پیشنهادی برای طراحان محسوب میشوند. قطعا خود طراح در جریان کار حرفهای خود و به تجربه بسیاری از این اصول و نیز راهکارهای شخصی خود را کشف خواهد کرد.
ترکیب کلمات و تصاویر
زمانیکه طراح گرافیک، کلمات و تصاویر را کنار هم میچیند تا پیامهای «کلامی تصویری» را پدید آورد، باید دو مسئله را حل کند. نخست آنکه انتظام بصری از آنرو یک مسئله است که دو نظام نایکسان ارتباطی – یعنی نشانههای زبانی و نگارههای تصویری – باید در یک کلیت منسجم و یکپارچه درهم آمیخته شوند. اما مسئله دوم به نحوه ساخت پیام یا پیام سازی مربوط میشود: یعنی اینکه چگونه این دو نظام ارتباطی نامشابه گردهم میآیند تا یکدیگر را تقویت کرده و بسط دهند.
تعامل بین کلمه و تصویر
همیشه کلمه بر تصاویر برتری داشت و معمولا از تصاویر برای توصیف یا تفسیر متن استفاده نمیشد. اگر چه برتری نسبی کلمات همچنان مشهود است، اما آن دسته از آثار گرافیکی که تصاویر آنها صرفا اشخاص یا وقایعی از متن را نمایش میدهند، بسیار قلیل هستند. قرن بیستم با ضرب آهنگ سریع خود و تراکم اطلاعات، موجب برهم خوردن این قرارداد شده است. متن در یک واژگونی مهم تاریخی، نوعی پیام حامی است که برای القای مفاهیم ضمنی و تقویت پیام استفاده میشود. رولان بارت مدعی بود، تصویر رسما متن را توصیف میکند (آنرا گویاتر میسازد)، امروزه متن را با فرهنگ، اخلاق و تخیل بار میگذارند.
متن میتواند یک محمل قوی برای تغییر معنای یک تصویر یا برای القا و تفسیر آن برای ما باشد. این قدرت و توان کلمات در گرافیک برای کنفرانسی با عنوان «موفقیت و شکست»، با طراحی مایکل بیروت، شرکت وینلی و با عکاسی رون ورمان نمایش داده شده است. وقتی تصویر به نحوی چرخیده شود که کلمه موفقیت (Success) به درستی خوانده شود، انگشت شست رو به بالا قرار میگیرد و معرف یک نشانه گویا برای موفقیت است. وفتی تصویر بهنحوی معکوس شود که کلمه شکست (Failure) قابل خواندن شود، انگشت شست رو به پایین قرار میگیرد که خود یک نشانه منفی است. در اینجا «بیروت» با یک مفهوم خاص از زبان برای «بارگذاری بر تصویر» بهره برده است.
کلمات زندگی و مرگ را میتوان در مورد اشد مجازات یا کشتن گلادیاتورها در روم باستان تفسیر کرد. ولی در عین حال این تصویر میتوانست به نحوی تنظیم شود که انگشت شست رو به سمت راست باشد که در آنصورت بهخوبی میتوانست تصویرگر مقالهای درباره مخاطرات ناشی از مسافرت با وسایل نقلیه گذری باشد. این نمونههای مختلف خود به خوبی گویای پیچیدگی و ابهام تصاویر – حتی تصاویر ساده و توانایی کلمات در جهت دادن خواننده به سمت یک تفسیر خاص است. حروف چاپی معنای خاصتری در قیاس با معنای تصویر دارند. بدین ترتیب که حروف چاپی میتوانند تصویر را در یک گستره معنایی خاص محدود کنند. وقتی حروف بیننده را به سمت یک مفهوم خاص هدایت کند، آزادی فرد برای خلق یک تفسیر محو میشود.
قدرت آشکار کلمات بهخوبی در عناوین نیم صفحه اول این روزنامه مشهود است: آنها در آستانه مرگند، چهرههایشان گواهی میدهد – بههمراه تصویری از ملکه الیزابت و پرنس فیلیپ که از هواپیما خارج میشوند. در لحظهای که عکس گرفته شده است این زوج آگاه نیستند که از یک حادثه مرگزا جان سالم بهدر بردهاند. از آنجا که خواننده این را نمیداند، بلافاصله حالت چهره آنها را آنگونه که نویسنده عنوان هدایت کرده است، تفسیر میکند.
قدرت القایی صرفا به توانایی کلمات برای توصیف تصاویر محدود نمیشوند، زیرا کلمات میتوانند دیگر کلمات را هم توصیف کنند، تصاویر و طرح گرافیکی هم میتوانند دیگر تصاویر را بهصورت مجاورت توصیف کنند.
منبع: کتاب صفحه آرایی، مارسل لاپوتور، ترجمه: فرهاد گشایش
طراحی جلد رو میشه با ایندیزاین هم انجام داد یا فقط نرم افزار فتوشاپ میشهه طراحیش کرد.