معمولا همه ما بارها و بارها با متنهای مختلفی در مقاله، کتابها و نشریههایی روبرو شدهایم که از نظر ساختاری با اصول نگارشی زبان فارسی همخوانی ندارد و دارای ایرادهای جدی هستند. برای درستنویسی در زبان فارسی نکاتی وجود دارد که توجه به آنها میتواند از به وجود آمدن ایرادهای نگارشی و ساختاری در متنها جلوگیری کند، لذا در این مقاله به بررسی نکات کاربردی درست نویسی در قالب 31 نکته میپردازیم.

بایدها و نبایدهای درست نویسی
1. از کاربرد واژههای زائد و بینقش در جمله پرهیز کنیم!
به کلمات و جملههایی که نبودشان هیچ تغییری در درک جمله به وجود نمیآورد به اصطلاح جملههای بینقش «حشو» میگویند. نمونههایی از حشوهای پرکاربرد در زبان فارسی عبارتند از:
سیر گردش کار، سال عام الفیل، شب لیلۀالقدر، فرشتهی ملک الموت، فینال آخر، استارت شروع، نیم رخ صورت، سوابق گذشته، حسن خوب، درخت نخل خرما، دستبند دست، ریسک خطرناک، مدخل ورودی، پس در این صورت، پارسال گذشته، مسلح به سلاح، بازنویسی دوباره، اوج قلهی کوه، سن …..سالگی، از قبل پیشبینی کردن، نزول به پایین، عروج به بالا، سقوط به پایین، ابر هوا، مرغک کوچک، عسل شیرین، تخم مرغ کبوتر، رایحهی بوی خوش، روغن چرب، مفید فایده، مثمر ثمر، روزنامههای روزانه، متحد شدن با هم، دوباره بازگشتن، احاطه از هر طرف، سایر… دیگر، دیشب گذشته و…
2. جملهها باید روشن و گویا باشند!
جملهها باید آن چنان روشن و گویا باشند که یک مفهموم مشخص را برسانند و باعث برداشتهای متفاوتی نشوند.
مثال ۱: آنها هشت خواهر و برادرند.
الف) آنها هشت خواهر و هشت برادرند؟
ب) آنها جمعاً هشت خواهر و برادرند؟
مثال ۲: سرقت خرگوشها از باغ وحش افزایش یافت.
الف) سرقت خود خرگوش ها؟
ب) خرگوشهای سارق که از باغ وحش دزدی میکنند؟
مثال ۳: حسین دوست بیست سالهی من است.
الف) حسین بیست سال با من دوست است؟
ب) حسین دوست من است و بیست سال دارد؟
3. از کاربرد تعبیرهای نامناسب و تکلّفهای کلامی و الگوهای بیگانه پرهیز کنیم و نوشتهها و عبارتها گویا و قابل فهم باشند:
- او میرود تا به نتایج عالی دست یابد – او نزدیک است به نتایج عالی دست یابد.
- خیابانها از کثیفی رنج میبرند- خیابانها کثیف است.
- جوانان به فوتبال بها میدهند – جوانان به فوتبال توجّه میکنند.
- اسرار به بیرون نشت کرد – اسرار به بیرون راه یافت.
- امسال بهار خوبی را تجربه کردیم – امسال بهار خوبی داشتیم.
4. تکیه کلامهای گفتاری نباید در نوشته راه یابد!
«عرض کنم که»، «به عنوان» و «به قول معروف» تکیه کلام است و باید در نوشته حذف شود.
- عرض کنم که کتاب عامل رشد و شکوفایی جامعه است.
- گلستان سعدی به عنوان بزرگترین اثر منثور فارسی است
- به قول معروف او دانشآموز زرنگی است.
5. از کاربرد جملههای دراز پرهیز کنیم!
اگر جملهای با کوتاهترین کلمهها درک میشود آن را بیعلت بلند نکنیم.
- دانشجوی خوب تمام سعی و کوشش و همّ و غمّ خود را مصرف آن میسازد که برای کشوری که در آن زندگی میکند و همهی افراد جامعه و انسانها مثمر ثمر و مفید فایده باشد چنان که همه از او سود و فایده و بهره بگیرند.
این جملهی بلند را میتوان خیلی کوتاه نیز بیان کرد: دانش جوی خوب میکوشد برای جامعه سودمند باشد.
6. تلاش کنیم چند جمله را با یک فعل به هم عطف نکنیم!
هر چه شمار فعلها و جملهها بیشتر باشد، جملهها کوتاهتر و قابل دریافتتر میشوند. مثال:
- پدرش عبدالله از مردم بلخ در روزگار نوح پسر منصور سامانی که در آن عهد از شهرهای بزرگ بود، کار دیوانی در روستای خرمیثن در نزدیکی روستای افشنه پیشه و با دختری به نام ستاره ازدواج کرد.
این جمله بلند و نامفهوم را میتوان به چند جملهی کوچکتر تبدیل کرد: - پدرش عبدالله نام داشت. وی از مردم بلخ بود و در روزگار نوح پسر منصور سامانی میزیست. بلخ در آن عهد از شهرهای بزرگ بود. وی کار دیوانی را در روستای خرمیثن پیشه کرد. این روستا در نزدیکی افشنه بود. عبدالله در روستای افشنه با دختری به نام ستاره ازدواج کرد…
7. از به کار بردن واژههای دور از ذهن و عبارتهای متکلّفانهی (سخت) عربی پرهیز کنیم!
- فی الواقع تأسف زیادتر از این نمیشود که کسی سالهای متمادی وقت خود را صرف تتبّع دیوان شاعری مثل حافظ و مقابلهی آن با نشخ مختلف و مقایسهی آن با دیوانهای شعرای معاصر یا مقاربۀالعصر و تصفّح در کتب تاریخ بنماید و سپس نتیجهی جمیع این زحمات با آن همه امکانات متنوعه و در همفشرده را به طور فهرست گوشزد خوانندگان نماید و مابقی را به بهانهی این که افسانه است یا ظنّیات اسقاط نماید.
به جای این عبارت میتوان چنین نوشت: - بیگمان تأسف زیادتر از این نمیشود که کسی سالیان دراز عمر خود را صرف پژوهش در دیوان حافظ و مقابلهی آن با نسخههای گوناگون و دیوانهای شاعران همزمان یا نزدیک به زمان او کرده، در کتاب تاریخ پژوهش کند و سپس نتیجهی این کوششها را فشرده به خوانندگان گوشزد کند و از بقیه به این بهانه که افسانهاند و یا بر گمان استوارند، بگذرد.
8. کوتاه کردن جمله آن اندازه که ساختمان صرفی و نحوی کلام آسیب ببیند، جایز نیست!
- از دقّت شما تشکر و استدعا دارد این کتاب را مطالعه و تصحیح و به موقع ارسال داشته، انشاءالله حقالزحمهی شما پرداخت میگردد.
حذفهای نا به جا در این جمله سبب شده است ساختمان جمله آسیب ببیند. در اصل جمله چنین است: - از دقّت شما تشکر میکنم و استدعا دارم این کتاب را پس از مطالعه تصحیح کنید و آن را به موقع ارسال کنید. انشاءالله حقّالزحمهی آن پرداخت میشود.
9. جز در نوشتههای داستانی، آن همهنگام نقل قول، هیچ گاه نباید به شیوهی گفتاری، شکسته نویسی کنیم!
- مهمترین بخش مقاله، متن اصلی اونه که به بررسی جوانب مختلف میپردازه و میکوشه که جوابی منطقی برا موضوع عرضه کنه.
همچنین از واژههایی که عوام به غلط تلفظ میکنند باید پرهیز کرد: - عباس سر نزده وارد شد و پس از عرض خواهی، گفت: استیفا داده است
- منظور نویسنده از سر نزده، ناگهانی و از عرض خواهی، عذر خواهی و از استیفا، استعفا بوده است.
از کاربردهای دیگر عامیانهی معمول: - زهله – زهره/ گرام – گرامی/ با این وجود ـ با وجود این/خوار و بار ـ خواربار/ واگیردار واگی/ صبح ناشتا ـ ناشتا/ خورده فروشی ـ خرده فروشی/ قتل و عام ـ قتل عام.
کاربرد کلمههای عامیانه نیز در نوشته نادرست است:
«در سخنوری نباید روده درازی کرد زیرا پرچانگی باعث میشود خواننده چرت بزند.» که باید این چنین نوشت:
- در سخنوری نباید زیاده سخن گفت؛ زیرا زیاده گویی باعث میشود خواننده به خواب رود.
10. تغییر جای هر یک از واژهها در جمله اگر به قصد تأکید یا برخاسته از سبک نویسنده نباشد، جایز نیست!
- باید تن به سختیها داد – باید به سختیها تن داد
- باید از هرگونه ابهام دور باشد آن چه که مینویسیم – آن چه که مینویسیم باید از هر گونه ابهام دور باشد.
11. از افعال در جای خود و به گونهی درست باید بهره گرفت!
- دوچرخهای عابری را زیر گرفت و مرد – دوچرخهای عابری را زیر گرفت و کشت.
- اکنون این صحنه را داشته باشیم – اکنون این صحنه را ببینیم.
- او دیوارها را رنگ اما پرده نیاویخته است – او دیوارها را رنگ کرده اما پردهها را هنوز نیاویخته است.
- خانهی ما کنار خیابان میباشد – خانهی ما کنار خیابان است.
12. در جملههای همپایه زمان فعلها باید مطابقت داشته باشد!
دانشجوی پر تلاش بسیار مطالعه کرده و حاصل مطالعههای خود را با یادداشت برداری حفظ خواهد کرد – دانشجوی پر تلاش بسیار مطالعه کرده، حاصل مطالعههای خود را با یادداشت برداری حفظ میکند.
13. از واژگان (فعلها، نامها، صفتها و….) نباید به شیوهی دستور تاریخی بهره گرفت!
- او در این مسابقات حق خود را ادا تواند کرد – او میتواند در این مسابقات حق خود را ادا کند.
- گفته آمد که زبان و تفکر ارتباط محکمی با هم دارند – گفته شد که زبان و تفکر ارتباط محکمی با هم دارند.
- شادی روح شهیدان را صلوات – برای شادی روح شهیدان صلوات
- در زمانهای گذشته ارتباط مردم با یکدیگر اندک بوده بود – در زمانهای گذشته ارتباط مردم با یکدیگر اندک بود.
14. در صورت مشخص بودن فاعل از کاربرد فعل مجهول خودداری کنیم!
- این مدرسه توسط آقای خیرخواهی رایگان ساخته شد – این مدرسه را آقای خیرخواهی به رایگان ساخت.
- این کتاب توسط جمال زاده نوشته شد – این کتاب را جمال زاده نوشت.
15. واژههای فارسی را با نشانههای جمع عربی جمع نمیبندیم!
- کارخانجات ـ کارخانهها/ گرایشات ـ گرایشها/ پروانهجات ـ پروانهها/ بازرسین ـ بازرسان،/ دستهجات ـ دستهها/ بنادر ـ بندرها/ دستورات ـ دستورها/ اساتید ـ استادان/ باغات ـ باغها/ بساتین ـ بستانها/ آزمایشات ـ آزمایشها/ میادین ـ میدانها.
16. در زبان فارسی صفتهایی که برای نامهای مؤنث میآوریم لازم نیست نشانهی تإنیث بگیرند!
- زنان شاعره ـ زنان شاعر/ متون قدیمه ـ متون قدیم/ والدهی مکرمه ـ والدهی محترم (مادر گرامی)/ این جانبه ـ این جانب.
کاربرد صفت مؤنث در برخی ترکیبها صورت اصطلاحی یافته است، مانند مکهی مکرمه، مدینهی منوره، قویهی مجریه و….
17. «یت» نشانهی مصدر جعلی عربی است و نباید با واژههای فارسی به کار رود!
- خوبیت ندارد – خوب نیست/ دوئیت – دوگانگی
18. «ال» نشانهی معرفهی عربی است و کاربرد آن همراه واژههای فارسی درست نیست!
- حسب الفرمان ـ حسب فرمان/ حسب الدستور ـ حسب دستور/ حسب السّفارش ـ حسب سفارش
در زبان فارسی حتّا «ال» ترکیبهای عربی نیز برداشته میشود - دارالملک - دار ملک/ فارغ البال – فازغ بال.
19. «را» نشانهی مفعول باید بدون فاصله پس از مفعول بیاید.
آوردن آن به دنبال فعل، متمم و یا هر جزء دیگر نادرست است.
- خانهای که اکنون در آن ساکن هستم را پس از مدتی خریدم – خانهای را …
- کتابی که به دوستم امانت داده بودم را از او پس گرفتم – کتابی را که …
20. به کارگیری «تا» و »الی» با همنادرست است!
- او از صبح تا الی شب مطالعه میکند – او از صبح تا شب مطالعه میکند.
21. در برخی جملهها به تأثیر ترجمه، واژهی «یک» بدون آن که نیاز باشد در ابتدای جمله میآید!
- یک دانشجو هیچگاه از پژوهش بینیاز نیست – دانشجو هیچگاه از پژوهش بینیاز نیست.
22. کلمههای عربی که بر وزن افعل تفضیل هستند و در فارسی معنی صفت تفضیلی میدهند و لازم نیست با «تر» و «ترین» به کار روند!
- اعلمتر ـ اعلم/ افضلتر ـ افضل
23. آوردن دو حرف ربط وابستگی در یک جملهی مرکب درست نیست!
همچنین: هر چند… اما، هر چند …لذا، اگر چه …. با وجود این، چون ….اما.
- اگرچه او انسان خوبی است، ولی این عیب را هم دارد – اگرچه انسان خوبی است، این عیب را هم دارد.
24. ساختن قید در زبان فارسی با نشانهی تنوین عربی نادرست است!
- ناچاراً ـ به ناچار/ گاهاً ـ گاه گاه/ جاناً ـ جانی/ تلفناً ـ تلفنی.
25. ضمیر و مرجع آن یک جا به کار نمیروند!
- اگر انسان کار خوبی از او سر بزند – اگر کار خوبی از انسانی سر زند.
26. کوشش کنیم به جای واژگان بیگانه از برابرهای جاری بهره بگیریم!
- سیستم – نظام/ فول تایم – تمام وقت،/ کامپیوتر – رایانه/ علی کلّ حال – در هر صورت/ امتلا – انباشتگی،/ جمهور ناس – همهی مردم.
27. در یک جمله از دو کلمهی پرسش استفاده نمیکنیم!
- آیا چه گونه…؟، آیا چرا… ؟
28. برخی از فعلها حرف اضافهی ویژهی خود را دارند!
- (در کاربرد فعل به حرف اضافهی ویژهی آن دقّت کنیم.) او به شنیدن این سخن عصبانی شد – او از شنیدن این سخن عصبانی شد
- تیم آمریکا از ایران باخت – تیم آمریکا به ایران باخت.
29. هر واژه دارای معنی مستقلی است و در جمله نقشی دستوری دارد! پس استقلال آن هنگام نوشتن باید حفظ شود.
30. «ة» منقوط که در پایان برخی کلمههای عربی وجود دارد، در فارسی به «ت» بدل میشود!
- رحمة – رحمت/ زکاة – زکات / نعمة – نعمت/ صلاة – صلات/ نصرة – نصرت/ حشمة – حشمت
توجه: «ة» در پایان برخی کلمهها به همان شکل باقی میماند: دایرةالمعارف، عاقبةالامر و…، و گاه به صورت « ـه یا ه» نوشته میشود: علاقه، معاوضه، خیمه، معاینه، اشاره و……
31. الف مقصوره در پایان کلمهها به صورت «ا» در میآید!
- اعلی – اعلا/ کسری – کسرا/ کبری – کبرا/ تقوی – تقوا
درست نویسی کلمات دو بخشی (مرکب)
در موارد زیر بهتر است دو بخش ترکیب، جدا نوشته شود. برای جداسازی و فاصله گذاری بین کلمات مرکب باید از نیمفاصله استفاده کنیم.
1. کلمههای مرکب
- شورایعالی – شورایعالی/ دلداده – دلداده/ چشمپوشی – چشمپوشی/ سخندان – سخندان/ جستجو – جست و جو/ نگاهداشت – نگاهداشت/ برونگرا – برونگرا/ زبانشناسی – زبانشناسی/ تصنیفخوان – تصنیفخوان/ دانشپژوه – دانشپژوه/ رواننویس – رواننویس/ پنجپایه – پنجپایه/ خرمنکوب – خرمنکوب/ تکمحصولی – تکمحصولی/ غولاسا – غولآسا.
2. ترکیبهای عربی
- عنقریب – عنقریب/ معهذا – معهذا/ انشاءالله – انشاءالله/ منجمله – منجمله/ علیحده – علیحده/ معذلک – معذلک
3. «را» نشانهی مفعول
- آنرا – آن را/ کتابرا – کتاب را/ کرا – که را/ ترا – تو را.
4. «ها» نشانهی جمع
- کتابها – کتابها/ آنها – آنها/ قلمها – قلمها/ ایرانیها – ایرانیها.
5. که
- آنکه – آنکه/ چنانکه – چنانکه/ همینکه – همینکه/ اینستکه، این است که
6. «می» نشانهی استمرار یا نشانهی اخباری بودن فعل
- میبرد – میبرد/ میروم – میروم/ میشنود – میشنود/ میگذرد – میگذرد
7. تر و ترین
- آسانتر – آسانتر/ مهربانتر – مهربانتر/ کوچکتر – کوچکتر.
8. این و آن
- آنگاه – آنگاه/ آنسو – آنسو/ اینگونه – اینگونه/ اینطور – اینطور/ ازینرو – از این رو/ اینجانب – اینجانب
9. هم
- همکلاس – همکلاس/ همشاگردی – همشاگردی/ همسال – همسال/ همبازی – همبازی
توجه: چون «هم» در کلمههای چون همسر, همسایه, همشیره و … با جزء دوم خود آمیختگی معنایی پیدا کرده است پیوسته نوشته میشود.
10. چه
- آنچه – آنچه/ چقدر – چهقدر/ چطور – چهطور/ چکاره – چهکاره/ چگونه – چه گونه
11. بی
- بیحال – بیحال/ بیچون و چرا – بیچون و چرا/ بیکس – بیکس/ بیآزار – بیآزار.
12.ای
- ایخدا - ای خدا/ ایکاش -ای کاش
13. یک
- یکطرف – یک طرف/ از یکسو – از یک سو
14. «ب» صفت ساز و قید ساز
- بنام – به نام/ بویژه – به ویژه/ براحتی – به راحتی/ بسزا – به سزا
15. «ب» حرف اضافه
- بعکس – به عکس/ لابلا – لا به لا/ باو – به او/ دربدر – در به در
امیدواریم از این مقاله بهره کافی را برده باشید.
همراه ما باشید در نشرآنلاین♥
مطالب خیلی مفیدی بود.
فقط یه سوال داشتم زتون کتاب ویراستاری که خیلی کامل باشه و بشه خوب ویراستاری رو یاد گرفت میشه معرفی کنید
سلام دوست عزیز
می تونید کتاب “آموزش ویراستاری و درست نویسی” مؤلف: حسن ذوالفقاری،انتشارات علم رو تهیه و مطالعه کنید. می تونه براتون خیلی مفید باشه
ممنونم واقعا نوشتن محوتای غیر تکراری در این مورد خیلی سخته واقعا لذت بردم از دیدن توانایی نویسندگی شما