برای نوشتن یک نمایشنامه نخست نیاز به یک طرح است که این طرح بوسیله فکر صورت میگیرد. فکری که حاصل میشود یک طرح خام است که میتواند داستان، فیلمنامه و یا نمایشنامه شو. این طرح فکری وقتی در راستای ساختار نمایشی قرار میگیرد تبدیل به یک نمایشنامه میشود، اما این طرح ما باید آموزنده، هدفمند، همراه با نوآوری، تصویرسازی زیبا و در راستای نیاز فرد و جامعه باشد.
چند روش برای نمایشنامه نویسی
- بدون شرح ! فقط به داستان تان بروید. ارائه پازل برای مخاطبان برای نشان دادن و اجازه دادن است که آنها توی بازی با شما باشند. به یاد داشته باشید، ما شیفته ناشناختهها هستیم.
- همه جزییات باید وابسته به جریان نمایش باشند.
- آگاه باش که نمایشتان در مورد چه چیز هست و آن را به استعاره بنویس. این میتواند بیشتر از هر چیز دیگری به نمایش شما حس وحدت بدهد.
- یک شخصیت در بعضی راهها تعادل خود را از دست می دهد. شخصیتهای واقعی در بعضی جاها مفرط هستند و در جای دیگر ناقص.
- وقتی میتوانید چیزی را نشان بدهید وقتتان را با حرف زدن تلف نکیند. تصاویر از کلمات قوی ترند.
- هر نمایش بزرگ نقطه بدون بازگشت است. قهرمان از خط عبور میکند. راه برگشتی وجود ندارد.
- شخصیتهایتان را بیش از حد آزاد نگذارید.اگر این کار را کردید هر عملی که در آن وضعیت انجام دهند فاقد معنا میباشد.
- هر قهرمان باید سفری داشته باشد. او باید در انتها به طور اساسی با جایی که در ابتدا بوده متفاوت باشد.
- چیزهایی که در نمایش نامهتان جهانی ست را پیدا کنید. پنجرههایی وجود دارند که به ما اجازه میدهد وارد دنیای شما شویم.
- یادتان باشد که نقطه اوج جایی است که کار پذیرفته یا رد میشود. کار خوب کاری است که مخاطب شخصا با آن درگیر میشود و از درون این مکاشفه به نتایجی میرسد.
- همه جزییات در پایان با هم می آیند. همیشه سعی کن چارچوب کلی را در اختیار مخاطب قرار بدهید.
در آخرنمایشنامه نویسی” نیازمند ذوق و استعداد نمایشی (خلاقیت های نمایشی) وآگاهی و مهارتهای فنی نگارش نمایشنامه است.