شناخت انواع کلمه در زبان فارسی برای نویسندگی و ویراستاری انواع متنها و مقالهها امری واجب و ضروری است. برای اینکه جملهی درستی بر مبنای اصول نگارشی داشته باشیم باید با انواع کلمه و نقش آنها در زبان فارسی آشنا باشیم، لذا در این مقاله به بررسی انواع کلمه و همچنین علائم نگارشی میپردازیم.
انواع کلمه
اسم
اسم کلمهای است که برای نامیدن چیزی، کسی، جایی یا کاری به کار میرود. اسم کلمهای است که بتواند یکی از نقشهای نهادی، مفعولی، متممی، مسندی، ندایی و مضاف الیه را بگیرد.
مانند: انسان، بهنام، گل، اسب، نشستن، تهران، جامدادی، تارا، امیر، درخت، پنجره، قلم، کتاب، و…
در این مثال، اسم های جمله بلد شده است:
ای جوان، وقت طلا است ولی بدون تردید وقت از طلا گران بهاتر است؛ زیرا با صرف وقت میتوان طلا به دست آورد.
نقش کلمات مشـخص شده به ترتیب: منادا، نهاد، مسند، متمم، نهاد، متمم، متمم، مضـاف الیه، مفعول
اسم عام و اسم خاص:
اسم عام اسمی است که افراد یا اشیاء همنوع و همجنس خود را شامل شود. مانند: مرد – زن – شهر – کتاب – قلم
اسم خاص اسمی است که بر یک شخص یا یک شیئی و یا یک محل مخصوص دلالت کند. مانند: تهران – قرآن – بهشت
اسم ساده و اسم مرکب:
اسم ساده یک جزء است و نمیشود قسمتی از آن را جدا کرد.
مانند: حسن – کتاب – مرد – زن
اسم مرکب اسمی است ک بیش از یک جزء دارد و میتوانیم حداقل یک جزء را در جای دیگر بکار بریم.
مانند: روزنامه – بچه گربه – دانشسرا – درد دل – آهوبّره
اسمِ صوت(نام آوا):
کلمههایی هستند که معنایی ندارند و فقط بیان کنندهی یک صوت (صدا) هستند.(به بیان دیگر: تقلیدی از یک صدای طبیعی هستند)
مثال: بع بع، قدقد، قوقولی قوقو، تق تق، خش خش و …
ضمیر
ضمیر کلمهای است که به جای اسم مینشیند. ضمایر دارای نظام هستند مثلاً در فارسی نظام شش عضوی دارند: من، تو، او و …
مثال: من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود.
مرجع ضمیر: کلمهای است که ضمیر به جای آن مینشیند.
مثال: کتاب را به دوستم دادم و با او خداحافظی کردم.
ضمیر «او» به جای دوستم نشسته است و «دوستم» مرجع ضمیر «او» به حساب میآید.
انواع ضمیر: ضمیر انواع مختلفی دارد که به شکلهای متفاوتی به کار میرود.
ضمیر شخصی: من، تو، او، ما، شما، ایشان که جایگزین اسم میشود.
ضمیر شخصی پیوسته (متصل): َ م، َ ت، َ ش، ِ مان، ِ تان، ِ شان
ضمیر مشترک: خود، خویش، خویشتن که برای تمام شخصهای فارسی به طور مشترک به کار میروند.
ضمیر اشاره: این، آن، همین و همان که به جای اسم بکار میروند.
ضمیر پرسشی: چه، چند، کدام که به جای اسم بکار میروند.
ضمیر مبهم: همه، فلان، بهمان و… که به جای اسم بکار میروند.
فعل
فعل مهمترین جزء گزاره است که چهار مفهوم انجام کار یا روی دادن یا پذیرفتن حالت، زمان (گذشته، حال، آینده)، شخص (اول، دوم، سوم) و شمار (مفرد، جمع) را با هممیرساند.
مانند: مغولان آمدند و کندند و سوختند و کشتند و بردند و رفتند.
صفت
صفت کلمهای است که یک ویژگی اسم را بیان میکند، یعنی چگونگی اسم را بیان میکند.
مثال: کتاب خوب، بهترین یار انسانهای اندیشمند است.
صفت تفضیلی (برتر): نوعی صفت سنجشی است که یک چیز را در صفتی بر چیزی دیگر، برتری میدهد.
مثال: آدم تنبل، کار کمتر و استراحت بیشتر را ترجیح میدهد.
موصوف: اسمهایی که به وسیله صفت وصف میشوند موصوف نامیده میشوند. مانند: مردِ دانشمند
قید
قید ویژگی فعل را بیان میکند. به زبان ساده میتوان گفت قید کلمهای است که یک ویژگی انجام فعل را بیان کند.
مانند: زمان، مکان، تکرار، حالت، نفی و …
مثال: همیشه به او میگویم: دوباره دستهایت را از بالا خوب آب بگیر.
صوت
صوت کلمهای است که نقش فعل یا جمله را بازی کند بیآنکه شکل آنها را داشته باشد و برای بیان احساسات به کار رود.
مانند: آه، دریغا، آخ، حیف، پیف و …
مثال: آه از این مردم.
در این جمله «آه» نقش فعل را بازی میکند و به معنی ” افسوس میخورم” است.
انواع صوت شامل صوت ندا (ای – آی – آهای و …)، صوت شادی (مژده – به سلامتی – ای خوش – خوشا – خرّم و …)، صوت تحصین و تصدیق (آفرین – احسنت – عالی – به به – زهی و …)، صوت دعا و آرزو (سلام – جاوید – پاینده – کاش – شب به خیر – خداحافظ و …)، صوت افسوس (بدا – وای – اندوه – آه – داد و فریاد – امان و …)، صوت شگفت (وه – آه – شگفتا و …)، صوت هشدار و تحذیر (هی – هان – آهای – الامان و …)، صوت فرمان (زود – زودتر – ازنو – آنجا – خاموش و …)، صوت مخالفت و انکار (نه – هرگز – حاشا و …)، صوت ترّحم (آه – بیچاره) و صوت شک و تردید (گویی) میشود.
نقش کلمات
نهاد
نهاد قسمتی از جمله است که در بارهی آن خبر میدهیم.
مثال: هوای اتاق بسیار گرم است.
گزاره
گزاره خبری است که در بارهی نهاد داده میشود. فعل همیشه در قسمت گزاره قرار میگیرد.
مثال: دانش آموزان مدرسۀ راهنمایی موفقیت به اردو میروند.
مصدر
اسمی است که روی یک کار (فعل) میگذاریم. به بیان سادهتر اسمی است که معنی فعل را بدون زمان و شخص و شمار دارد.
مانند: رفتن، نشستن، خوردن، آوردن، پختن، بودن، آمدن و …
بن فعل
یعنی ریشهی فعل و کلمهای که فعل از آن گرفته میشود و اصل معنی فعل با آن است. در فارسی دو نوع بن فعل داریم: بن ماضی و بن مضارع.
بن ماضی
کلمهای که ریشهی فعلهای ماضی است و در تمام فعلهای ماضی و کلمههایی که از فعل ماضی گرفته میشود، مشترک است.
انواع بن ماضی
ماضی ساده: بن ماضی + شناسههای ماضی
مانند: رفتم، رفتی، رفت، رفتیم، رفتید، رفتند
ماضی استمراری: می + ماضی ساده
مانند: میرفتم، میرفتی، میرفتم، میرفتیم، میرفتید، میرفتند.
ماضی نقلی: صفت مفعولی + ام،ای،است،ایم،اید، اند
مانند: رفته ام، رفته ای، رفته است، رفته ایم، رفته اید، رفته اند
ماضی بعید: صفت مفعولی + بودم، بودی، بود، بودیم، بودید، بودند
مانند: رفته بودم، رفته بودی، رفته بود
ماضی التزامی: صفت مفعولی + باشم، باشی، باشد، باشیم، باشید، باشند
مانند: رفته باشم، رفته باشی، رفته باشد
ماضی مستمر/ملموس: داشت + شناسه + ماضی استمراری
مانند: داشتم میرفتم، داشتی میرفتی، داشت میرفت
بن مضارع
کلمهای که ریشهی فعلهای مضارع است و در تمام فعلهای مضارع و کلمههایی که از فعل مضارع گرفته میشود، مشترک است.
مضارع اخباری: می+ بن مضارع + شناسههای مضارع
مانند: میروم، میروی، میرود، میرویم، میروید، میروند
مضارع التزامی: ب + بن مضارع + شناسههای مضارع
مانند: ببینم، ببینی، ببیند، ببینیم، ببینید، ببینند
مضارع مستمر: فعلهای کمکی از مصدر «داشتن» + مضارع اخباری
مانند: دارم میروم، داری میروی، دارد میرود و …
مضاف و مضاف الیه
به اسم یا ضمیری که به دنبال اسم دیگری بیاید تا توضیحی در بارۀ آن دهد یا معنی آن را کامل کند، مضاف الیه میگویند و به کلمهی قبل از مضاف الیه، مضاف میگویند.
مانند: آب انبار، جنگل شمال، انبار آب، دانش آموز دبستان
تفاوت مضاف و مضاف الیه با صفت و موصوف:
برای درک سریع این موضوع به مثالهای زیر توجه کنید.
دانش آموز کوشا: چون کوشا صفت است پس دانش آموز موصوف است.
دانشآموز دبستان: دبستان صفت نیست بلکه توضیحی درباره دانشآموز میدهد بنابراین دبستان مضافالیه است.
علائم سجاوندی
نقطه
نقطه علامت وقف وسکوت بزرگ در خواندن رانشان میدهدونشانهی تمام شدن جمله است .موارد استفاده از نقطه به قرار زیر است:
الف) درپایان جملههای خبری یا انشایی مانند:
سعدی از شاعران بزرگ ایران است.
ب) پس از حرفی که به شکل علائم اختصاری به کار رود. مانند:
سال 345ق. م
پست وتلگراف وتلفن P.T.T
ویرگول
ویرگول نشانه ی مکث کوتاه است و نشان می دهد که اجزای دو طرف آن با همپیوند دارند. موارد استفاده از ویرگول به قرار زیر است:
الف) میان عبارت هایاجملههای غیرمستقلی که در مجموع یک جمله کامل راتشکیل میدهد. مانند:
آن جا که آدمی است، هستی است وآن جا که هستی است، زندگی است.
هر که آن کندکه نباید، آن بیند که نشاید
ب) آن جاکه کلمه یا عبارتی به عنوان توضیح،عطف بیان یابدل درضمن جمله یاعبارتی دیگر آورده شود. مانند:
شاهکارسعدی، گلستان، درنثر مسجع کم نظیراست.
ج)آن جا که درموردچندکلمه اِسنادواحدی داده میشود. مانند:
مثنوی معنوی، شاهنامه، گلستان ودیوان حافظ ازمهمترین متون فارسی هستند.
د) بین دوکلمه که احتمال میرود خواننده آن هاراباکسرهی اضافه بخواند. مانند:
انسان عاقل به چشم، طمع درمال مردم نمیکند.
ﮬ) برای جداکردن اجزای مختلف نشانی اشخاص یامراجع و مأخذ یک نوشته. مانند:
محمد غزالی، کیمیای سعادت، تصحیح حسین خدیو جم،انتشارات علمی فرهنگی،جلد1،ص2
نقطه ویرگول
علامت وقف یادرنگ است بیشتر از ویرگول و کمتر از نقطه، که در موارد زیر به کار میرود.
الف) برای جدا کردن عبارتهای مختلف یک جمله طولانی که ظاهراًمستقل ولیکن درمعنی بایکدیگر مربوط میباشند. مانند:
مشک آن است که ببوید؛ نه آن که عطاربگوید.
ب) در جملههای توضیحی به جای کلمههایی از نوع مثلاً با یعنی. مانند:
عمل هرفردی در گرو نیت اوست؛ اِنّمَا الاعمالُ باالنیّات.
ج) هنگام برشمردن وتفکیک اجزای مختلف وابسته به یک حکم کلی. مانند:
آثار مولانا عبارتند از: مثنوی معنوی؛ کلیات شمس یادیوان شمس؛ فیه مافیه و…
دونقطه
علامت بیان یک مطلب است و موارد استفاده از این علامت به شرح زیر است:
الف) پیشاز نقل قول. مانند:
پیامبراکرم(ص)می فرمایند: طلب علم بر هرمسلمانی واجب است.
ب) قبل ازتفصیل حکمی که به اجمال به آن اشاره شده است. مانند:
در آن سال تحولی بزرگ در کشور روی داد: سلطنت سقوط کردوانقلاب پیروز شد.
ج) هنگام بر شمردن اجرای یک چیز. مانند:
ماههای فصل بهار عبارتنداز: فروردین، اردیبهشت، خرداد
د) هنگام معنی کردن کلمه ها. مانند:
خیره: بیهوده،گستاخ زمره: گروه،جماعت
گیومه
علامت نقل قول مستقیم است و موارد کاربرد این علامت عبارتند ار:
الف)این علامت برای نشان دادن ابتدا وانتهای قول مستقیم کسی غیر از نویسنده است. مانند:
سعدی میگوید: «همه کس راعقل خود به کمال نماید و فرزند به جمال»
نکته) هرگاه نقلی رادرضمن نقل قولی دیگربیاورند آنرادر میان نقل قول مفرد میآورند. مثال:
گفت: «نشنیدهای که پیغمبر اکرم فرموده است: ’طلب العلم فریضه علی کل مسلم‘»
ب) برای تأکیدکردن روی کلمه یااصطلاحی ویژه به کارمی رود. مانند:
کتاب «امثال الحکم» نوشتهی علامه «دهخدا»می باشد.
علامت سوال
این علامت، نشانه پرسش است و موارد کاربرد آن به شرح زیر است:
الف) درپایان جملههای پرسشی مستقیم. مانند:
کتاب مفاتیح الجنان ازچه کسی است؟
ب) برای نشان دادن شک وتردیدویاریشخند واستهزاﺀاین علامت راداخل پرانتز میگذارند. مانند:
تاریخ وفات سنایی غزنوی را 525 (؟) نوشتهاند.
ج) بعد از هرکلمه یاعبارتی که جای جمله استفهامی مستقیم رابگیرد.مانند:
کدام رامی پسندی؟ جنگ؟ یا صلح؟
علامت تعجب
این علامت درپایان جملههای تعجبی وجملههایی که مبین یکی ازحالات شدید نفسانی وعاطفی مثل: تأکید،تحسین، تحقیر، تنفر، ترحم، استهزاﺀ، حسرت، آرزو، دعا، درد، ندا و…به کار میرود. مانند:
عجب آدم زرنگی است!
دریغ است که ایران ویران شود!
ای دوست!
پرانتز یا کمانک
این علامت برای نشان دادن عبارتهای توضیحی به کار میرود. مانند: مجنون ولیلی (یکی ازمثنویهای هفت اورنگ جامی) به تقلیدازلیلی مجنون نظامی سروده شده است.
نکته: از به کاربردن پرانتزهای متوالی جز در فرمولهای ریاضی باید خودداری کرد.
کروشه یا قلاب
در واقع کروشه نوعی پرانتز به شکل قلاب است که حاوی توضیح تکمیلی نقلکننده یا راوی در مورد مطلب است که گمان میکند بخش الحاقی به فهم بهتر متن کمک میکند. قلاب درموارد زیر به کار میرود:
الف) نوشتن الحاقهای احتمالی درتصحیح متون کهن ازطرف مصحح. مانند:
عبودیت همه آفریده ها[را] سبب زمان است.(التصفیه،ص125)
ب ) در نمایشنامه هادستورهای اجرایی در قلاب گذاشته میشود. مانند:
حسن با [قیافهای عصبانی [:من حاضرم جانم را بر سر این کار بگذارم.[دستتش را روی سینهاش میگذاردوآهی میکشد.]
خط تیره یا خط فاصله
خط تیره یا خط فاصله بعنوان یکی از نشانههای نگارشی پرکاربرد که همانگونه که از نامش برمیآید به طور معمول نمایشگر فاصله یا جداسازی است. موارد کاربرد خطفاصله به شرح زیر است:
الف) برای مجزا کردن جمله یا عبارت معترضه. مانند:
پیامبر اکرم – صلی الله علیه وآله وسلم – میفرمایند: …
ب) درنمایشنامه هاوداستانها در ابتدای سطربه جای نام گوینده. مانند:
– سلام آقا.
– سلام علیکم.
– حال شما چطوراست؟
– بد نیستم خداراشکر.
– ازپدرتان چه خبر؟
ج) به جای «از، تا، به» بین تاریخ ها، اعداد و کلمهها. مانند:
درسال تحصیلی 1368-1367 به دانشگاه رفت.
د) برای نشان دادن بیان ناشی از لکنت زبان. مانند:
ﻣ – ﻣ – من – ﺑ – ﺑ – برای هر نوع – ﻓ – ﻓ – فداکاری – ﺤ – ﺤ- حاضرم.
ﮬ) برای جدا کردن هجاها در تقطیع هجایی یاجداکردن حروف یک کلمه. مانند:
کلمهی مسافرت شامل چهار هجاست: ﻣُ – سا – ﻓِ – رَت.
و) برای پیوستن اجزای یک کلمه دو جزئی مرکب. مانند:
فرهنگ ایرانی – اسلامی بسیارغنی است.
بهرهبرداری از خط لولهی گاز سرخس – نکا آغازشد.
خط ممتد
برای برجسته کردن بعضی کلمهها یا عبارات زیر آن خط کشیده میشود. مانند:
_ از علاقهمندان تقاضا میشود رأس ساعت 8 صبح در سالن اداره حاضر باشند.
سه نقطه
برای نشان دادن واژههای محذوف یا ادامهدار مورد استفاده قرار میگیرد، مانند موارد زیر:
الف) به جای یک یاچندکلمهی محذوف. مانند:
فقر، بیکاری و اعتیاد و… از عوامل فساد در جامعه است.
ب) هنگام قطع مطلبی که بخشی از آن نقل شده است. چه در اول جمله و چه درآخرجمله. مانند:
… و حالا من با اطمینان کامل به شما میگویم با اعتماد به نفس و پشتکار در کنکور شرکت کنید. فقط کافی است که …
ممیز
ممیّز برای جداکردن کلمهها یا کلمههای معادل کاربرده میشود که به شرح زیر است:
الف) برای جداکردن تاریخهای هجری و میلادی یاشمسی و قمری و همچنین جدا کردن روز و ماه و سال. مانند:
ابن بطوطه – جهان گرد مغربی– در17رجب703 / 25 فوریه 1304 درطنجه متولد شد.
فاز جدید کارخانه روز سهشنبه مورخ 26/6/1387 مورد بهره برداری قرارگرفت.
ب) برای نشان دادن کلمههای معادل که تنهادرحرف یاحروفی از آنهااِبدال یاتخفیفی صورت گرفته است. مانند:
زفان / زبان قلف / قفل اسفهسالار/ سپهسالار
ایضاً
این علامت به جای کلمههای مشابهی که عیناً در سطرهای متوالی و با حکمی واحد تکرار میشود به کار میرود. مانند:
آقای محمد موسوی آموزگار پایه اول دبستان سعدی
علی رجایی حکمت
ابراهیم نجفی حافظ
ستاره
ستاره بعنوان یکی از علائم سجاوندی در جملههای مختلف کاربرد متفاوتی دارد که شامل موارد زیر میشود:
الف) برای رجوع به زیرنویس. (وقتی اعداد برای منظور دیگری به کار برده شده است.)
ب) اغلب به جای عبارت: «به همین ماده رجوع شود» در دایرۀالمعارفها و فرهنگها
ج) برای ایجاد فاصله میان اشعار و بندها یا پاراگرافهایی که موضوعشان با یکدیگر متفاوت است.
امیدواریم از مقاله بهره کافی را ببرید
با ما همراه باشید در نشرآنلاین